سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق یعنی یاء و سین !!
 
لینک دوستان

العفو....العفو....العفو...!!

صدای الهی العفو جماعت حیاط را پر کرده بود...

من اما نمی دانستم از الف تا واوش را چگونه در دهانم بچرخانم...

ا ل ع ف و ..؟؟

صدای ناله...صدای جیغ...

دلم را می لرزاند...این ها برای چه آمده اند؟؟

برای علی؟برای خودشان؟یا برای آمرزش گناه؟یاشاید هم حاجاتشان؟؟!

پس خدا چی؟؟کی برای خدا آمده؟کی برای ادامه راه علی آمده؟

نله.ناله.ناله.ناله.ناله....

شهادت علی درد دارد.غم دارد.اما مهم تر از آن راهی است که غریب افتاده...

...

.....

سنگینی دستی مرا به خود می آورد...

-خانم؟؟خانم؟یکمی برو جلو...اینا چیه به خودتون می زنید.خفمون کردید.میاید بیرون اینارو می زنید که مثلا بگید ما خوش بوئیم؟برو جلو خفم کردی.. 

 و مرا هول می دهد..

این دیگر کجای معرکه است...

می شکند دل مرا اما صدای الهی العفوش از همه بلند تر است...

و من هنوز در امتداد الف اش مانده ام...

آقا تو را گم کرده ام...

بعد از تحریر:

 

شمع هایم روشن...نسیم جاری...دلم پر درد...گلویم پر خراش...چشمانم پر اشک...

خسته و خسته که برای خستگی هایم آغوش می خواهم نه التماس دعا های پیاپی....

 

سجـــــــــــــــده

 

 


[ یکشنبه 91/5/22 ] [ 7:36 عصر ] [ سجده ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 62453