سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق یعنی یاء و سین !!
 
لینک دوستان

سرم را چسبانده ام به ضریح و برایش دلبری می کنم...

صدای گریه ی حاجیه خانومی مرا به خود می آورد...

-بی بی جان؟ببین از پیش جدت آمده ام؟؟تنم معطر است...

دلم می خواهد ببویمش...مدت هاست که منم هوای رفتن دارم اما نمی خواهد مرا...

بال بال می زنم...میروم نزدیکش و بو می کشم...

شانه هایش می لرزند...انگشتان نحیفش ضریح را سفت گرفته و فشار می دهد...

دلم میریزد...پاهایم سست می شود اشک هایم می ریزد...

دستم را روی دست هاش می گذارم...

سرمست ...

از اینکه التماس هایم را پذیرفته و من هم دعوتم...

مهمان عطر بارگاهش...

همین هم برایم کافی است!

گاهی برای جبران دلتنگی ها عطر وجودش هم کافی است!

و چه ذوقی دارم.امشب را یک دقیقه سیاه تر به سپیدی ها می اندیشم

 

بعد از تحریر:

دل تنگی هایم تمام شده...

من میهمان آقا بودم!

بعد از تحریر 2:

به قول جودی آبوت: زندگی زیبا مجموعه خوشی های لحظه ای است...

من هم خوشی هایم را روی هم تلنبار می کنم!لذت می برم!

 

 

 

یا صاحب الزمان...

 

 


[ چهارشنبه 91/4/7 ] [ 3:15 عصر ] [ سجده ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 19
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 62443