سلام سجده جان ...ببخشيد زودتر نيومدم .راستش تا حال خوب خوندن نداشته باشم سر نميزنم معمولن آدمي نيستم که نخونده بگم چطوره ...
زيبا بود مخصوصن اونجا که نوشته بودي کلافگيشون دست تکون ميداد برام تصورش جالب بود ونيز بوي چمن هاي آب خورده و...درواقع بوي زندگي ...
اما با اين گفته ي جناب کارلوس به شدت مخالفم ...
چون تو شريعت ماي مسلمون اين چيزا راه نداره ونبايدم داشته باشه ...دين ما دين اميده وآدمي بي اميد هيچ وتهيست ...
اما درکل زيبا بود .من عاشقه پاييزم فصلي که توچشاي هرکي نگاه کني عشقو بهت تقديم ميکنه ...هرچند که ما جنوبيا واهوازيا نه پاييز ميدونم چيه نه بهاري ...ما فقط گرما ميدونيم چي هست وفقط 2ماه سرما ...اما عاشق بوي پاييزم ...تشکر خانمي...
پايدار مانيد ودلي الهي تاهميشه ...